پشت این سایه های کور
خسخسِ سینهِ سردِ مادربزرگ
با صدای امواج
اقیانوسی از آه
…
درد آبستن کرد
در چشمانش
و
غروب پوزخند می زد
بر اندامش
.
.
.
مادر بزرگ
صبح را با نگاه
به سوسوی تیر چراغ برق
اندازه می کرد
اما آخر خورشید
در ترازو سنگین تر شد و…آه
شاعر: بهروز جفایی