عکاسی فرش آنی که نمیشناسیم

خانه » اخبار و نوشته ها » عکاسی فرش آنی که نمیشناسیم
عکاسی فرش محسن زین العابدینی

عکاسی فرش آنی که نمیشناسیم

انتشار: 18/02/02 برچسب ها :

عکاسی فرش آنی که نمیشناسیم

محسن زین العابدینی[۱]

نوشتاری پیرامون عکاسی فرش در ایران

عکاسی فرش محسن زین العابدینی

عکاسی فرش محسن زین العابدینی

با کاهش سطح تجارت در طلا، تریاک و پنبه شاهان قاجاری ناگزیر روی به تولید قالی[۲] می آورند. در زمان پادشاهی فتحعلیشاه و ناصرالدین شاه قاجار تولید قالی های نفیس ایرانی رونق می گیردو بازارهای جهانی به قالی ایرانی روی خوش نشان می دهند.

در این دوران، هنر دست خوش تحولات گسترده‌ای قرار می گیرد که در جنبه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… در جامعه شکل میگیرد. پدیدار گشتن تصویرسازی و گسترش آن از مهم ترین تحولات هنر این دوره است.تصویرگری نیز نقش خود را در هنر فرش[۳] بافی ایفا می نماید و تولید قالیهای تصویری در این دوران اوج میگیرد. تصاویر شاهان و شاهزادگان از بیشترین نقوش بکار رفته در این قالیچه ها است. از مهم ترین علل گسترش تصویرگری ارتباط شاهان قاجاری با غرب و در پی آن پیدایش و ورود «چاپ سنگی» و «عکاسی» در ایران است. با گسترش روزنامه‌ها و عکاسی‌، تصاویر شاهانو سرداران  و در پی آن با شکل گرفتن جنبش مشروطیت تصاویر مشروطه خواهان موضوع کار قالیبافان قرار گرفت.

در مدت کوتاهی عکاسی فراتر از انتظار در ایران گسترش میابد و اینبار فرش است که بی ادعا در خدمت عکاسی قرار گرفته و به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده در عکس ها کارکردهای متنوع به خود میگیرد، گاهی بعنوانیکیازعناصر تزئینی و نشانه ای از تجمل گرایی برای شاهان و شاهزادگان بکار میرود و گاه به عنوان پس زمینه ی عکس ها دیده میشود.به وفور میتوان عکسهایی را از شاهان یا شاهزاده گانیافت که در آن فرش حضور دارد. گویا فرش نه تنها نقش مهمی در این عکسها یافته است بلکه حکایتیست از علاقه ی پادشاهان و سلاطیندوره قاجار به این هنر. این علاقهتا جایی پیش می رود که طرحهایی ازفرشبهنامبرخیازآنانشهرت می یابد که از آن میان طرح مشهور به گلدانی ظل السلطانی که منصوب به ظل السلطان پسر ناصر الدین شاه است و طرح مشهور وزیر مخصوص در فارس که به غلامحسین خان وزیر مخصوص والی فارس منصوب می شود.

از عکاسان این دوره که می توان در آثار آنها فرش را به طور جدی تری یافت از دو نام نمی توان عبور کرد نخست عبدالله میرزای قاجارمشهور به عبدالله قاجار است. تعداد قابل توجهی عکس از وی باقی مانده که فرش نقش مهمی در آنها دارد و دیگری آنتوان سوروگین[۴] عکاس روس تبار است. سوروگین به نحو شگفت انگیزی تمام ابعاد جامعه ایران را به تصویر در می آورد. (ایران از نگاه سوروگین ۱۳۷۸، ۹) سوروگین سعی میکرد تا جنبه هایی از فرهنگ ایرانی همچون زندگی زنان، مذهب، آداب و رسوم، جشن و سرورها و روش های تنبیه خلافکاران را برای مشتریانش به طور جالبی به نمایش در آورد. او از مردان و زنان با زمینه های مذهبی متفاوت در لباس های محلی و با مشاغلی که خاص مشرق زمین است، عکاسی می کرد. برای مثال می توانیم از عکس های او از بافندگان فرش، نمدمالها، دستفروشان، عشایر، گدایان، مجرمین و جلادان یاد کنیم. (ایران از نگاه سوروگین۱۳۷۸، ۱۰)

عکاسی فرش عکاسی تبلیغاتی و صنعتی: نقش رویای بهشت

فرش به طور مشهودی در عکسهای سوروگین حضور دارد. وی چهره هایی از مردم زمان خود را به نمایش می گذارد که گاه اشراف زاده ای نشسته بر قالی و گاهی مردمی ساده اند. گویی فرقی ندارد هر آنچه باشی فرش برای زینت بخشیدن به صحنه لازم است. در بسیاری از عکسهای سروگین قالی بافی به عنوان یکی از حرفه های مردم ایران به نمایش گذاشته میشود. طرز پوشش و چهره های  بافندگان گویای قومیت های مختلف در عکس ها می باشد. زندگی در جایی شیرین مینماید و در جای دیگر چهره ی غم انگیزی از خود به جای گذاشته است. آنچه سوروگین ثبت کرده و ما را با نگاه خود شریک دانسته سندیست از موقعیت هایی به احتمال نا آشنا برای او که اکنون ما با دیدن آثارش بی توجه به این موضوع به قضاوت درباره ی آثار او می نشینیم، چرا که عکس ها اسنادی هستند معتبر، برای تاریخ خود!!!

از زمان ثبت عکسهای سوروگین تا کنون بیش از ۱۳۰ سال میگذرد. در سال های اخیر هنرمندان زیادی در سراسر جهان با دانش از فرش و الهام از هنر ایرانی دست به آفرینش آثارشان زده اند که از آن جمله جانیس کنلیس[۵]، فرید رسول اف، کمال تبریزی، فرهاد مشیری، افروز عمیقی، عبدالله سید، مونا حاطوم و راشد رانا در رشته های مختلف هنری هستند. از میان هنرمندان عکاس نیزدیوید هاناور[۶] در مجموعه ای به نام “فرش های جهان” دید خلاقانه ای نسبت به فرش دستباف ایران داشته است. هاناور در عکس هایش با مدد جستن از نقشه های قرینه ی فرش ایرانی عکس های هوایی شهرهای لوس آنجلس و لاس وگاس را کنار هم نهاده و با تکیه بر این خصوصیت فرش ایرانی کوشیده است تا شهرسازی این دو شهر را به نوعی متفاوت نشان دهد.

عکاسی فرش عکاسی تبلیغاتی و صنعتی: نقش رویای بهشت

در ایران نیز هستند هنرمندان عکاسی فرش که صرف نظر از نوع دستباف یا ماشینی سوژه برخی از عکسهای خود قرار داده اند. اما سوال اینجاست که چند هنرمند عکاس در تمامی سالهای اختراع عکاسی تا کنون در ایران به طور جدی و با دانش کافی از هنر ملی ایران آن رادست مایه ی کار خود قرار داده اند؟ پاسخ هر چه باشد بی هیچ روی دلگرم کننده نیست. بر این گمانم که به رغم حضور دیرپای این هنر در ایران، که باری سترگ از تمدن و فرهنگ و هنر ایرانی را به دوش میکشد، فرش دستباف از نگاه عکاسان ایرانی آنچنان که بایسته و شایسته ی این هنر ملیست مورد واکاوی قرار نگرفته است. مصور کردن تاریخ فرش به مدد عکس های مستند کاریست که پیشگامان عکاسی در ایران آن را آغاز کرده اند و همچنان نیز این راه ادامه دارد. آنچه هستیم و بوده ایم را به نمایش می گذاریم و تصویری از تاریخ خود را به آیندگان نشان می دهیم بر این باورم که عکس های مستند فرش اسناد تاریخ فرش ایران هستند که آیندگان آن را باز خواهند شناخت و بخشی از واقعیت پنداشته خواهند شد.

هنرمند عکاس به مدد اندیشه، تفکر و آگاهی خود از سوژه مورد نظر به ثبت وقایع می پردازد. در میان آنچه شناسنامه فرش ایران را تشکیل می دهند در کثری از ثانیه دوربینها با آنیت تصاویری را ثبت میکنند اما آیا نشان دادن آنی که به درستی نمیشناسیم رسالت عکاس مستند است؟ آیا انتقال گوشه ای از حقیقت فرش بیانگر قصه پر رمز و راز فرش ایران است؟ برای روشن شدن آنچه در سر دارم مایلم مثالی بیاورم، نیک آگاهیم که فرش دستباف اثری هنریست و فعالان این حوزه هنرمندند،اما بافنده به عنوان یکی از هنرمندان اثر نامی از خود بر آن برجا نمیگذارد وبافندگی فرش در باور و نگرش مردم بسان شغلی با منزلت اجتماعی پایین است که کنشگران آن از سر اجبار به این شغل روی آورده اند. چه عواملی باعث ایجاد چنین تفکری در میان مردم شده است؟ آیا عکاسی در این باور نقش داشته است؟ اگر نه نقش مثبت آن برای نشان دادن سویه های فرهنگی و هنری فرش تا چه اندازه بوده است؟ آیا نشان دادن بخشی از واقعیت نه تمام آن در باور مردم نقشی منفی داشته است؟

بگذارید سوالم را به نحوی دیگر بپرسم، فرق سوروگین روس تبار با عکسهایی که از بافندگان فرش گرفته است با عکسهایی که ما به عنوان وامداران هنر ملی سرزمین خود گرفته ایم چیست؟

عکاسی فرش محسن زین العابدنی

عکاسی فرش عکاسی تبلیغاتی و صنعتی: نقش رویای بهشت

نتیجه روشن است بسیاری از عکسها چون گفتاری جهت دهنده در باور نادرست مردم از بافندگان است. مهم ترین چالش در فرایند عکاسی مستند از فرش دستباف عدم آگاهی کافی هنرمندان عکاس از آن است.عکاسی از فرش نیازمند درکی عمیق از آن دارد! نمایش گستردگی فنون دخیل در آفرینش فرش نیازمند همت والای هنرمندان عکاس است.

فرش دستباف چون عکس رسانه است،  آنکس که بر فرش ایرانی گام مینهد لحظه ای تصویری رویایی اما قابل لمس از بهشت برین برایش حاصل می گردد. عشایر فرش را چون بوم نقاشی میبینند و از این طریق آنچه در محیط پیرامون خود برایشان جالب می نماید گره به گره با دیگران به اشتراک میگذراند. بی گمان ثبت عکس هایی از هنری که الحق تاجیست  بر سر هنرهای سنتی ایران جز با کسب اطلاعات از آن به مقصد نمی رسد.

نقش رویای بهشت در سالهای اخیر با انجام پروژه های متعدد عکاسی فرش توانسته است با جلب رضایت مشتریان خود در این حوزه آثار درخشانی را ثبت نماید. عکاسی فرش در نقش رویای بهشت به صورت کپی برداریهای دقیق از یکسو و همچنین عکاسی مستند اجتماعی فرش و عکاسی تبلیغاتی فرش پیگیری می شود. به امید جدی گرفتن عکاسی فرش توسط تولیدکنندگان فرش ایرانی

عکاسی فرش عکاسی تبلیغاتی و صنعتی: نقش رویای بهشت

[۱]) عکاس، کارشناس ارشد تاریخ هنر

[۲]) زیرانداز بزرگ پرزدار بافته‌شده با نخ، پشم، یا الیاف دیگر به ‌رنگ‌ها و نقش‌های مختلف.

[۳]) هرچیز گستردنی را فرش گویند. در این مقاله واژه فرش برابر با قالی می باشد.

[۴]) AntoinSevruguin

[۵]) JannisKounellis

[۶]) David Hanauer